اولین دل نوشته مامانی به میوه ی دل
سلام ماماني ميوه ي دلم.... همه ي كسم... الان ساعت ۲۰:۲۸ دقيقه روز چهارشنبه تاريخ ۲۳ شهريور سال ۱۳۹۰هست. حالا كه تازه اين وبلاگ را ساختم نميدونم هستي يا نه؟ يكماه و چند روزه تصميم گرفتم كه تو باشي و منتظرم ببينم خدا كي تو را توي دل من ميذاره... نميدوني چقدر منتظرم....... همش خدا خدا ميكنم بياي و شريك لحظه هاي نفس كشيدنم باشي.... اونقدر منتظرم تا بياي كه روز و شب هام به همين اميد ميان و ميرن...... بابائيتم دوست داره تا تو بياي..... فكر كنم زندگيمون خيلي تغيير كنه..... رنگ ديگه اي بخودش بگيره....... اميد تمام زندگيمون توئي تا بياي..... ...
نویسنده :
صبا
19:53